نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - برش دهم
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: غلامحسین توی فکر فرو رفت و کمی مِنّ ومِنّ کرد: بابا از من و علیرضا قول گرفته مثل تو نظامی نشیم، درس بخونیم تا بریم دانشگاه. من بهش قول دادم، ولی نظامی گری رو دوست دارم. نفس عمیق کشید و دستپاچه از جایش بلند شد.
کد خبر: ۵۰۱۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۶

نوید شاهد – مصطفی احدی برادر شهید حمید احدی در کتاب " چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: مرتضی آمده بود دنبال‌مان تا برای اقامه‌ی نماز ظهر به مسجد «چهل ستون» برویم. با اصرار حمید، پسر همسایه‌مان اصغر اسکندری هم همراه‌مان آمد. ماه رمضان بود و در خانه گرسنگی را بیش‌تر احساس می‌کردیم. دل‌مان می‌خواست یک جورهایی خودمان را سرگرم کنیم تا وقت افطار برسد.
کد خبر: ۴۹۷۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۵